گُلْدینْگ، ویلیام (۱۹۱۱ـ۱۹۹۳)(Golding, William)
گُلْدینْگ، ویلیام
رمان نویس انگلیسی. مضمون اصلی داستان های گلدینگ غالباً تباهی فطری و شیطان صفتی ذاتی انسان است. اولین کتابش، سالار مگس ها (۱۹۵۴)، که در ۱۹۶۲ به فیلم درآمد، توصیف چند کودک دبستانی است که بعد از سقوط هواپیما در جزیره ای در اقیانوس آرام رها شده اند و تباهی ذاتی شان آن ها را به توحش می کشاند. این کتاب تمثیلی است تکان دهنده از توحش پنهان در زیر پوستۀ زندگی «متمدن» عصر حاضر. مارتین دزد (۱۹۵۶) مطالعه ای در آزمندی و خودفریبی است. رمان برج (۱۹۶۴) ازجمله رمان های بعدی گلدینگ است. در ۱۹۸۳ برندۀ جایزه نوبل ادبیات شد و در ۱۹۸۸ عنوان سِر دریافت کرد. موضوع رمان های گلدینگ را دغدغه ها و مضامینی جهان شمول تشکیل می دهند: شر، آزمندی، گناه، غرایز بدوی و نیروهای ناشناخته. تاریکی آشکار (۱۹۷۹) کتابی است آزاردهنده و مشحون از نمادپردازی. سه گانۀ دریایی شامل مراسم تشرف (۱۹۸۰)؛ برندۀ جایزۀ بوکر، در جوار یکدیگر (۱۹۸۷)، و آتش در اعماق (۱۹۸۹)، شرح سفری به استرالیا در دوران ناپلئون از دیدگاه اشراف زاده ای جوان و بی تجربه است. گلدینگ در سنت کلمب ماینر، منطقۀ کورنوال انگلیس، به دنیا آمد. از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۵ در آکسفورد تحصیل کرد، اشعار را در ۱۹۳۴، زمانی که هنوز دانشجو بود، منتشر کرد. سال های جنگ، بین ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، را در نیروهای دریایی سلطنتی افسر مسئول کشتی موشک انداز و مربی دانشجویان نیروی دریایی بود. در جنگ جهانی دوّم زبان یونانی قدیم را آموخت. مطالعاتش در اساطیر یونانی، هومر، و تراژدی نویسان تأثیر مهمی در ذهن وی باقی گذاشت. بعد از جنگ باز به شغل آموزگاری اش مشغول شد. اما بعد از موفقیت رمان سالار مگس ها در ۱۹۶۱، از تدریس کناره گرفت و یکسره به نویسندگی پرداخت. گلدینگ در سالار مگس ها به هجو جزیرۀ مرجانی (۱۸۵۸)، اثر کلاسیک بالانتین، نظر داشت؛ در آغاز کار، پانزده ناشر از چاپ آن سرباز زدند. با وجود این، در دَه سال اوّل ۲میلیون نسخه از آن به فروش رفت. این اثر به خصوص در امریکا به کتاب آیین فکری خاصی مبدّل شد و هنوز در بسیاری از کلاس های ادبیات انگلیسی یک واحد درسی است. فیلمی نیز که پیتر بروک در ۱۹۶۲ از این رمان تهیه کرد موفقیت بسیاری به دست آورد. در کتاب وارثین (۱۹۵۵) انسان های هوشمند وحشی با ددمنشی نئاندرتالهای صامت ولی حساس را سرکوب می کنند. سقوط آزاد (۱۹۵۹)، و خدای عقرب (۱۹۷۱) از دیگر رمان های اویند. گلدینگ دو مجموعه مقاله به نام های دروازه های داغ و دیگر قطعات متفرقه (۱۹۶۶) و هدف متحرک (۱۹۸۲) و همچنین سفرنامه ای به نام سفری به مصر (۱۹۸۵) را منتشر کرد.
گُلْدینْگ، ویلیام
رمان نویس انگلیسی. مضمون اصلی داستان های گلدینگ غالباً تباهی فطری و شیطان صفتی ذاتی انسان است. اولین کتابش، سالار مگس ها (۱۹۵۴)، که در ۱۹۶۲ به فیلم درآمد، توصیف چند کودک دبستانی است که بعد از سقوط هواپیما در جزیره ای در اقیانوس آرام رها شده اند و تباهی ذاتی شان آن ها را به توحش می کشاند. این کتاب تمثیلی است تکان دهنده از توحش پنهان در زیر پوستۀ زندگی «متمدن» عصر حاضر. مارتین دزد (۱۹۵۶) مطالعه ای در آزمندی و خودفریبی است. رمان برج (۱۹۶۴) ازجمله رمان های بعدی گلدینگ است. در ۱۹۸۳ برندۀ جایزه نوبل ادبیات شد و در ۱۹۸۸ عنوان سِر دریافت کرد. موضوع رمان های گلدینگ را دغدغه ها و مضامینی جهان شمول تشکیل می دهند: شر، آزمندی، گناه، غرایز بدوی و نیروهای ناشناخته. تاریکی آشکار (۱۹۷۹) کتابی است آزاردهنده و مشحون از نمادپردازی. سه گانۀ دریایی شامل مراسم تشرف (۱۹۸۰)؛ برندۀ جایزۀ بوکر، در جوار یکدیگر (۱۹۸۷)، و آتش در اعماق (۱۹۸۹)، شرح سفری به استرالیا در دوران ناپلئون از دیدگاه اشراف زاده ای جوان و بی تجربه است. گلدینگ در سنت کلمب ماینر، منطقۀ کورنوال انگلیس، به دنیا آمد. از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۵ در آکسفورد تحصیل کرد، اشعار را در ۱۹۳۴، زمانی که هنوز دانشجو بود، منتشر کرد. سال های جنگ، بین ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، را در نیروهای دریایی سلطنتی افسر مسئول کشتی موشک انداز و مربی دانشجویان نیروی دریایی بود. در جنگ جهانی دوّم زبان یونانی قدیم را آموخت. مطالعاتش در اساطیر یونانی، هومر، و تراژدی نویسان تأثیر مهمی در ذهن وی باقی گذاشت. بعد از جنگ باز به شغل آموزگاری اش مشغول شد. اما بعد از موفقیت رمان سالار مگس ها در ۱۹۶۱، از تدریس کناره گرفت و یکسره به نویسندگی پرداخت. گلدینگ در سالار مگس ها به هجو جزیرۀ مرجانی (۱۸۵۸)، اثر کلاسیک بالانتین، نظر داشت؛ در آغاز کار، پانزده ناشر از چاپ آن سرباز زدند. با وجود این، در دَه سال اوّل ۲میلیون نسخه از آن به فروش رفت. این اثر به خصوص در امریکا به کتاب آیین فکری خاصی مبدّل شد و هنوز در بسیاری از کلاس های ادبیات انگلیسی یک واحد درسی است. فیلمی نیز که پیتر بروک در ۱۹۶۲ از این رمان تهیه کرد موفقیت بسیاری به دست آورد. در کتاب وارثین (۱۹۵۵) انسان های هوشمند وحشی با ددمنشی نئاندرتالهای صامت ولی حساس را سرکوب می کنند. سقوط آزاد (۱۹۵۹)، و خدای عقرب (۱۹۷۱) از دیگر رمان های اویند. گلدینگ دو مجموعه مقاله به نام های دروازه های داغ و دیگر قطعات متفرقه (۱۹۶۶) و هدف متحرک (۱۹۸۲) و همچنین سفرنامه ای به نام سفری به مصر (۱۹۸۵) را منتشر کرد.
wikijoo: گلدینگ،_ویلیام_(۱۹۱۱ـ۱۹۹۳)