گُلْد، تامْس (۱۹۲۰)(Gold, Thomas)
اخترشناس و فیزیک دان امریکایی زادۀ اتریش. در ۱۹۴۸، با همکاری فرد هویل و هرمان باندی، نظریۀ حالت پایای پیدایش عالم را صورت بندی کرد. در وین زاده شد و در کیمبریج درس خواند. در ۱۹۵۶، به ایالات متحد امریکا مهاجرت کرد و در ۱۹۵۸، در دانشگاه هاروارد و از ۱۹۵۹، در دانشگاه کورنل استاد اخترشناسی بود و در مقام مشاور به خدمت ناسا درآمد. در نظریۀ حالت پایا، عالم در حال انبساط درنظر گرفته می شود و در آن، چگالی ماده ثابت می ماند، زیرا با دورشدن کهکشان ها از یکدیگر، مادۀ جدید نیز پیوسته با آهنگی کُند و غیرقابل تشخیص تولید می شود. معنی ضمنی چنین امری این است که همۀ کهکشان ها هم سن نیستند و دورشدن آن ها نیز، آهنگ یکنواختی دارد. با کشف تابش زمینۀ کیهانی در دهۀ ۱۹۶۰، بیشتر کیهان شناسان با حمایت از الگوی مِهبانگ، فرضیۀ حالت پایا را کنار گذاشتند.
اخترشناس و فیزیک دان امریکایی زادۀ اتریش. در ۱۹۴۸، با همکاری فرد هویل و هرمان باندی، نظریۀ حالت پایای پیدایش عالم را صورت بندی کرد. در وین زاده شد و در کیمبریج درس خواند. در ۱۹۵۶، به ایالات متحد امریکا مهاجرت کرد و در ۱۹۵۸، در دانشگاه هاروارد و از ۱۹۵۹، در دانشگاه کورنل استاد اخترشناسی بود و در مقام مشاور به خدمت ناسا درآمد. در نظریۀ حالت پایا، عالم در حال انبساط درنظر گرفته می شود و در آن، چگالی ماده ثابت می ماند، زیرا با دورشدن کهکشان ها از یکدیگر، مادۀ جدید نیز پیوسته با آهنگی کُند و غیرقابل تشخیص تولید می شود. معنی ضمنی چنین امری این است که همۀ کهکشان ها هم سن نیستند و دورشدن آن ها نیز، آهنگ یکنواختی دارد. با کشف تابش زمینۀ کیهانی در دهۀ ۱۹۶۰، بیشتر کیهان شناسان با حمایت از الگوی مِهبانگ، فرضیۀ حالت پایا را کنار گذاشتند.
wikijoo: گلد،_تامس_(۱۹۲۰)