گلایه

/gelAye/

مترادف گلایه: شکایت، شکوائیه، شکوه، گله

معنی انگلیسی:
complaint

فرهنگ فارسی

شکوه و شکایت، گله، شکوه

فرهنگ عمید

گله، شکوه.

پیشنهاد کاربران

gelAye با تلفظ گلایه احتمالا در اصل و ریشه از دو کلمه به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: گِل ( gel ) و دیگری آیه ( aye ) که ریشه در مصدر یا فعل آمدن داشته و دارد. لذا گلایه در اصل و ریشه به معنای آمده از گل، بوده باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

من امروز در جستجوگر گوگل ( Google به شکل تفکیکی go o gle با تلفظ گو او گله، ات را ) واژه ی گلاوبه را تایپ کردم و بجای آن به واژه ی گلایه رسیدم.
گِلاوبه ( Glaube ) در زبان امروز آلمانی به معنای اعتقاد یا باور میباشد که براساس سایت ویکیپدیا دانش نامه آزاد به زبان آلمانی ریشه ی ایندوگِرمانیش ( هندو ژرمانی یا ژرمنی ) دارد.
از دیدگاه فردی من اما این واژه از دو کلمه و یک پسوند به زبان اقوام ماد و پارس به شکل زیر ساخته شده:
گل آو به ( Gel au be ) . آو ( au ) در زبان قوم ماد معادل آب در زبان قوم پارس بوده و پسوند به ( be ) به معنای است. لذا کلمه ی گلاوبه در زبان آلمانی در اصل و ریشه یعنی در مراحل پیدایش اولیه قبل از اینکه معنای اعتقاد و ایمان و باور بخود بگیرد از لحاظ لغوی به معنای زیر بوده : آبِ گل آوده.
به زبان تمثیل در آن اعصار دور دست شاید دانش به آب زلال یا روشن تشبیه میشده و اعتقاد و باور به آبِ گل آلود که نوشیدن آن منجر به حالت خلسه میگردیده مانند شراب ملکوتی ایسائی و سپس مَی دُردآلود جلالی.
امروز اندکی هم غمیگن شدم از اینکه دیدم پسوند به ( be ) با حروف اول نام و نام خانوادگی خودم همسان و برابر میباشند و یک لحظه بعد حالت اندوهناکیم رفع گردید و به شادی زود گذر تبدیل شد، زیرا گِل برای یک لحظه ی کوتاه در ذهنم بصورت گُل جلوه گر شد و گِلاو به گُلاب تبدیل گردید و بخود گفتم که BE از دیدگاه پروردگارش گِلاو نیست بلکه گُلاو در مقایسه با گِلی بودن یا از گِل آفریده شدگی بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد از ترکیب خاک و آب باغ اِدِن ( Garten Eden ) یا جنّات العدن .
be را میتوان به شکل عدد ۲۵ هم نوشت که معادل حرفY در ردیف حروف الفبای لاتین که اشاره به یک ریشه و دو شاخه ی مساوی دارد یعنی دو نیمزوج ملکوتی یا آسمانی خودی با جنسیت معکوس و ۲ ضربدر ۵ یا دو ۵ باضافه هم مساوی با ۱۰ که اشاره به پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی دارد مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی.
حرف ایگرگ یا اپسیلون ( Y ) را میتوان قبل از حرف زِد ( Z ) به زبان تمثل یا نمادین، کلام قبل از کلام نهائی پنداشت.
گاهی اوقات از خودم میپرسم که آن نُه عضو دیگر خانواده ی ملکوتی یا آسمانی من در لحظه ی جاودانه حال کجا هستند و از چه نوع موجودیت و عشق و زندگی برخوردارند غیر از در بخش بسیار وسیع غیبی، امکانی یا متافیزیکی نهفته و پنهان در پشت پرده ی ضخیم و نفوذ ناپذیر همین دنیای فیزیکی؟!!🤔.

در ترکی به شکوه می گویند گلیلی که برگشته به گلایه در فارسی.
گِله
گِلِگی
گِله مند
گِلایه
گلایه ؛ این کلمه، یک کانسپت کلامی متشکل از گِل و لای می باشد. به مفهوم حال و هوای گل آلود داشتن و گله مند بودن که منتج به گیلیه یا گریه کردن و گلایه و کراهت داشتن از آن وضعیت می شود. در لهجه ی محلی مناطق جنوب کشور وقتی دریا خراب و آب آن گل آلود شده باشد اصطلاح گِلِیْلو استفاده می شود به آدمی هم که رفتار دیوانه وار از خود نشان می دهد این اصطلاح استفاده می شود. در واقع کلمه گلایه زمانی برای انسان پیش می آید که حال و هوای به هم ریخته و گریه آوری داشته باشد. اگر هم رد این کلمه را در زبان انگلیسی دنبال کنیم کلمه cry به مفهوم گریه کردن متاثر از حالت گل آلود بودن حال و هوای انسان و کراهت داشتن از آن وضعیت است. به گونه ای که حرف ک در این کلمه قابل تبدیل به حرف گ و حرف ر قابل تبدیل به حرف ل در قوانین کلمات می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

راسته ی کلمات مرتبط با کلمه ی گلایه؛ گریه، کراهت، گل آلود، گلایول و غیره
گلایول؛ این کلمه نیز که نام گلی می باشد در مراسمات نماد احترام و ارج نهادن منشعب از همین مفهوم گلایه مند بودن و متاثر بودن و برای مراسمات ختم و عزا و یادبود از آن استفاده می شود.
هر چند اگر رد این کلمه را در زبان های مختلف بگیریم مطمئنا تفسیر بسیار گسترده تری را در ابعاد مختلف ایجاد می کند.

گلایه کلمه ای تورکی است که از گیلیمق به معنی شکوه کردن گرفته شده است ریشه ان نیز گیلی بوده که وقتی ه اسم ساز تورکی می اید گیلیه می شود که به صورت گلایه وارد فارسی شده است
شکایت ، اعتراض ، ایراد
جدایی
سوز و بریز
نک و نال
شکایت
گلگی، شکوه، شکایت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)