گلایه

/gelAye/

مترادف گلایه: شکایت، شکوائیه، شکوه، گله

معنی انگلیسی:
complaint

فرهنگ فارسی

شکوه و شکایت، گله، شکوه

فرهنگ عمید

گله، شکوه.

پیشنهاد کاربران

در ترکی به شکوه می گویند گلیلی که برگشته به گلایه در فارسی.
گِله
گِلِگی
گِله مند
گِلایه
گلایه ؛ این کلمه، یک کانسپت کلامی متشکل از گِل و لای می باشد. به مفهوم حال و هوای گل آلود داشتن و گله مند بودن که منتج به گیلیه یا گریه کردن و گلایه و کراهت داشتن از آن وضعیت می شود. در لهجه ی محلی مناطق جنوب کشور وقتی دریا خراب و آب آن گل آلود شده باشد اصطلاح گِلِیْلو استفاده می شود به آدمی هم که رفتار دیوانه وار از خود نشان می دهد این اصطلاح استفاده می شود. در واقع کلمه گلایه زمانی برای انسان پیش می آید که حال و هوای به هم ریخته و گریه آوری داشته باشد. اگر هم رد این کلمه را در زبان انگلیسی دنبال کنیم کلمه cry به مفهوم گریه کردن متاثر از حالت گل آلود بودن حال و هوای انسان و کراهت داشتن از آن وضعیت است. به گونه ای که حرف ک در این کلمه قابل تبدیل به حرف گ و حرف ر قابل تبدیل به حرف ل در قوانین کلمات می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

راسته ی کلمات مرتبط با کلمه ی گلایه؛ گریه، کراهت، گل آلود، گلایول و غیره
گلایول؛ این کلمه نیز که نام گلی می باشد در مراسمات نماد احترام و ارج نهادن منشعب از همین مفهوم گلایه مند بودن و متاثر بودن و برای مراسمات ختم و عزا و یادبود از آن استفاده می شود.
هر چند اگر رد این کلمه را در زبان های مختلف بگیریم مطمئنا تفسیر بسیار گسترده تری را در ابعاد مختلف ایجاد می کند.

گلایه کلمه ای تورکی است که از گیلیمق به معنی شکوه کردن گرفته شده است ریشه ان نیز گیلی بوده که وقتی ه اسم ساز تورکی می اید گیلیه می شود که به صورت گلایه وارد فارسی شده است
شکایت ، اعتراض ، ایراد
جدایی
سوز و بریز
نک و نال
شکایت
گلگی، شکوه، شکایت

بپرس