گلانیدن. [ گ ُ دَ ] ( مص ) در گناباد گلیدن و گلاندن ( غلطانیدن ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). «گنابادی ». تکانیدن و افشاندن دامن جامه و قالی و امثال آن. ( برهان ) ( آنندراج ) : سحرگه باد برگ گل گلان است ز درد آن فغان بلبلان است.زراتشت بهرام پژدو.رجوع به گلان و گلاندن شود.