گلالیوه

لغت نامه دهخدا

گلالیوه. [ گ َ لی وَ / وِ ] ( ص ) ابله. احمق. کالیوه. کالیو. ( شعوری ج 2 ورق 306 ). ظاهراً «کالیوه » و رجوع به گلالتو شود.

فرهنگ فارسی

ابله احمق کالیوه کالیو .

پیشنهاد کاربران

بپرس