گلاز

لغت نامه دهخدا

گلاز. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش اشنویه شهرستان ارومیه واقع در 11هزارگزی شمال خاوری اشنویه و 11هزارگزی شمال باختری راه شوسه اشنویه به نقده. هوای آن سرد و دارای 40 تن سکنه است. آب آن از رودخانه اشنویه و محصول آن غلات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش اشنویه شهرستان رضائیه

گویش مازنی

/gelaaz/ نام مرتعی در منطقه ی آمل

پیشنهاد کاربران

نام یکی از رودخانه های شهرستان اشنویه می باشد .
دردهه1340 بزرگترها واژه گلاز بازی رادرمواقعی بکار میبردند که طرف ، کارهای هائی انجام میدادکه مفهوم کار بی تفکر وبدون حساب انجام دادن ویامرادف عمل شنگول ها وکم عقل ها انجام میدادند ومثلا میگفتند گلازبازی در نیار
گلازازترکیب دو واڙه ( گل ) و ( از ) تشکیل شده و درزمان قاجار این دو واڙه ب معنی دره ی دراز یا همان دره ی از نامڱذاری شده . . . .
گِلاز به معنی پشت سر هم و دنبال هم به کار میرود. گِلاز کردن به معنی پشت سر هم قرار دادن، کنار هم قرار دادن، ردیف کردن

بپرس