فرهنگ اسم ها
معنی: نقش برجسته با رشته های نقره و طلا روی پارچه، ( در صنایع دستی ) رشته های نازک طلا و نقره ( امروزه اغلب اکلیلی به رنگ طلا یا نقره ) که همراه تارهای ابریشم در زری بافی به کار می رود، گل های برجسته از رشته های طلا و نقره که روی پارچه می دوزند، ابریشم بافته ای به رنگ مو همراه با منگوله که به دنباله ی گیس می بندند، رشته های نازک طلا و نقره که همره تارهای ابریشم در زری بافی به کار می رود
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
- امثال :
یک پسر کاکل زری و یک دختر گیس گلابتونی .
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - طلایی باشد که از حدیده کشیده بهیات ریسمانهای باریک ساخته باشند رشت. باریک زر و سیم . ۲ - نخهای ابریشمی زرین و سیمین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نخ های زرین یا سیمین که در گلابتون دوزی به کار می رود.
دانشنامه آزاد فارسی
در فرش یا دیگر بافته ها، تار یا پود ابریشم که رشتۀ نازکی از طلا یا نقره به دور آن پیچیده شده است. در یکی از انواع زری بافی و در گلدوزی روی پارچه ها به خصوص پوشش قبرها و نیز فرش های گران بهای دورۀ صفوی و پس از آن استفاده شده است.
wikijoo: گلابتون
مترادف ها
نوار، حاشیه، گلابتون، قیطان، خیط
گلابتون، یراق
حاشیه، گلابتون، زری، فش، سرمه، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، حلقه دود یا بخار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
معنی اسم گلابتون در ثبت احوال
۱ - ( در صنایع دستی ) رشته های نازک طلا و نقره ( امروزه اغلب اکلیلی به رنگ طلا یا نقره ) که همراه تارهای ابریشم در زری بافی به کار می رود؛ ۲ - گل های برجسته از رشته های طلا و نقره که روی پارچه می دوزند؛ ۳ - ابریشم بافته ای به رنگ مو همراه با منگوله که به دنباله ی گیس می بندند.
... [مشاهده متن کامل]
۱ - ( در صنایع دستی ) رشته های نازک طلا و نقره ( امروزه اغلب اکلیلی به رنگ طلا یا نقره ) که همراه تارهای ابریشم در زری بافی به کار می رود؛ ۲ - گل های برجسته از رشته های طلا و نقره که روی پارچه می دوزند؛ ۳ - ابریشم بافته ای به رنگ مو همراه با منگوله که به دنباله ی گیس می بندند.
... [مشاهده متن کامل]
شوشه
اسم زشتیه گلابتون .
گلابتون: [ عامیانه ] نخهای ابریشمی زرین و سیمین
( ( بعد یک کلاه مخمل بنفش زمخت از لای بقچه در آورد و به او نشان داد. دوره کلاه گلابتون دوزی شده بود. )
( صادق چوبک ، چرا دریا طوفانی شده بود )
( ( بعد یک کلاه مخمل بنفش زمخت از لای بقچه در آورد و به او نشان داد. دوره کلاه گلابتون دوزی شده بود. )
( صادق چوبک ، چرا دریا طوفانی شده بود )