گلاب چشم

لغت نامه دهخدا

گلاب چشم. [ گ ُ ب ِ چ َ / چ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشک. ( آنندراج ) ( مجموعه مترادفات ص 42 ) :
هرچند از آفتاب بود تلخی گلاب
شد تلخ از ندیدن رویت گلاب چشم.
صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

اشک .

پیشنهاد کاربران

بپرس