گل کاری. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) نقش و نگار. گل و بوته که بالای جامه و دیوار و مانند آن نمایند. ( آنندراج ) : در نگارندگی و گل کاری وحی صنعت مراست پنداری.
نظامی.
|| گل کاشتن. عمل گُل کار.، گلکاری. [ گ ِ ] ( حامص مرکب ) عمل گلکار. شغل گلکار. طیانت. ( دهار ) ( منتهی الارب ). بنایی.
فرهنگ فارسی
۱ - عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان . ۲ - گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار .
فرهنگ معین
( ~ . ) (اِ. ) ۱ - عمل یا فرایند کاشتن و پرورش گل . ۲ - جایی که در آن گل کاشته اند.