گل سرخی

/golesorxi/

معنی انگلیسی:
rosaceous, having rose patterns or designs

لغت نامه دهخدا

گل سرخی. [ گ ُ س ُ ] ( ص نسبی مرکب ) به رنگ گل سرخ. به رنگ سوری. منقوش به نقوش گل سرخی.

گل سرخی. [ گ ُ س ُ ] ( ص نسبی مرکب ) نام قسمی از تراش الماس که با آن تراش رأس الماس به شکل هرم و دارای سطوح مثلث میگردد .

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - برنگ گل سرخ برنگ گل سوری . ۲ - منقوش بنقوش گل سرخ . ۳ - قسمی از تراش الماس که با آن تراش راس الماس بشکل هرم و دارای سطوح مثلث میگردد . جمع : گل سرخیان . یا گل سرخیان جمع گل سرخی . تیره ایست از گیاهان دو لپه یی جدا گلبرگ که شامل هم. گونه های گل سرخ میشود و بعلاوه گیاهانی از قبیل تمشک و توت فرنگی و آلو و گوجه و زرد آلو و هلو و گیلاس و آلبالو و سیب و گلابی و به و ازگیل و زالزالک در این تیره جای میگیرند . گلهای گیاهان این تیره همه دارای ۵ کاسبرگ و ۵ گلبرگ و پرچمهای بسیار است ( در مورد گل سرخ چون گونه های پیوندی و تربیت شده بر اثر پرورش حاصل کرده اند غالبا تعداد گلبرگها زیاد میشود و در هرد حال ضریبی از پنج است ) .
نام قسمی از تراش الماس که با آن تراش راس الماس بشکل هرم و دارای سطوح مثلث میگردد .

فرهنگ عمید

۱. به رنگ گل سرخ.
۲. دارای نقشی شبیه گل سرخ.
۳. نوعی تراش الماس به شکل هرم و دارای سطوح مثلث.

پیشنهاد کاربران

بپرس