گل روی سبد

لغت نامه دهخدا

گل روی سبد. [ گ ُ ل ِ ی ِ س َ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که بهتر از نوع خود باشد چه گلها که در سبد گل بر روی چینند بهتر از سایر گلها میباشد. ( آنندراج ). گل سرسبد :
زین غزل چون شنوی بوی حقیقت تأثیر
گل روی سبد دختر دیوان من است.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).
خورشید که باشد گل روی سبد چرخ
یک برگ گل از غنچه آن طرف کلاه است.
محمداسحاق شوکت ( از آنندراج ).
هر غزل یک گلبن از باغ خردباشد مرا
مطلع رنگین گل روی سبد باشد مرا.
محمداسحاق شوکت ( از آنندراج ).
و رجوع به گل و گل سرسبد شود.

فرهنگ فارسی

گلی که بهتر از نوع خود باشد چه گلها که در سبد گل بر روی چینند بهتر از سایر گلها میباشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس