گل جنگ

لغت نامه دهخدا

گل جنگ. [ گ ُ ل ِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنرا گویند که پهلوانان ولایت به حریف خود گل میفرستند و این بمنزله پیغام طلب جنگ و کشتی است. ( آنندراج ) :
واضحا باغ وفا طرفه هوایی دارد
هر نهالی که نشاندم گل جنگی برخاست.
ارادتخان واضح ( از آنندراج ).
و تواند که مراد از گل جنگی همان گل بود که در هندوستان آنرا گدهل به ضم کاف فارسی و فتح دال هندی خوانند و انداختن جنگ در میان مردم از خواص اوست. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنرا گویند که پهلوانان ولایت بحریف خود گل میفرستند و این بمنزله پیغام طلب جنگ و کشتی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس