گل باغی
لغت نامه دهخدا
گل باغی. [ گ ُ ] ( اِخ ) نام طائفه ای است از ایلات کردایران که تقریباً 500 خانوار میشود و در کیله کرو، گتل ، مره در، حنجره ، ابراهیم آباد، کرسی عمر و رزینه سکونت دارند. در عهد شاه طهماسب به کردستان آمده و اغلب شهرنشین شده اند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 62 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
گُلباغی
از طوایف کُرد نیمه یکجانشین و چادرنشین اطراف سنندج و دیواندره، مرکب از تیره های مختلف، ساکن دهستان های اوباتو (هوباتو)، سارال و قراتوره. اینان در عهد شاه طهماسب اول صفوی به ایران کوچیدند. گلباغی ها تا اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، کلاً چادرنشین بودند و گرمسیرشان در شهرزور و سردسیرشان در کردستان ایران برگزار می شد، اما به سبب اختلاف با ایل جاف و کشته شدن چند نفر از طرفین، به صورت نیمه یکجانشین در ایران باقی ماندند. این مردم در ۱۳۳۷ ـ ۱۳۳۸ق به همراه برخی از طوایف کردستان به راهزنی و شرارت اشتغال داشتند. علی محمدخان شریف الدوله، حاکم کردستان، با خشونت بسیار این اغتشاش ها را سرکوب و ده ها نفر از آنان را اعدام کرد. رضاشاه پهلوی نیز عدۀ زیادی از گلباغی ها را به اطراف همدان و تهران تبعید کرد، اما آنان پس از کناره گیری او از سلطنت دوباره به سنندج و دیواندره بازگشتند.
از طوایف کُرد نیمه یکجانشین و چادرنشین اطراف سنندج و دیواندره، مرکب از تیره های مختلف، ساکن دهستان های اوباتو (هوباتو)، سارال و قراتوره. اینان در عهد شاه طهماسب اول صفوی به ایران کوچیدند. گلباغی ها تا اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، کلاً چادرنشین بودند و گرمسیرشان در شهرزور و سردسیرشان در کردستان ایران برگزار می شد، اما به سبب اختلاف با ایل جاف و کشته شدن چند نفر از طرفین، به صورت نیمه یکجانشین در ایران باقی ماندند. این مردم در ۱۳۳۷ ـ ۱۳۳۸ق به همراه برخی از طوایف کردستان به راهزنی و شرارت اشتغال داشتند. علی محمدخان شریف الدوله، حاکم کردستان، با خشونت بسیار این اغتشاش ها را سرکوب و ده ها نفر از آنان را اعدام کرد. رضاشاه پهلوی نیز عدۀ زیادی از گلباغی ها را به اطراف همدان و تهران تبعید کرد، اما آنان پس از کناره گیری او از سلطنت دوباره به سنندج و دیواندره بازگشتند.
wikijoo: گلباغی
گلباغی (گویش). گَزی
از گویش های مرکزی ایران در گروه جنوب غربی، رایج در گز. گزی با سدهی، کفرونی و ورزنه ای، مجموعة گویشی جنوب غربی، از گویش های مرکزی ایران، را تشکیل می دهد. در گزی جنس دستوری وجود ندارد؛ پسوند اشاره é است و پسوند نکره ساز i ـ ؛ مضاف الیه قبل از مضاف می آید؛ و موصوف قبل از صفت قرار می گیرد. از واژه های گزی: ayn «دهان»، xul «خاکستر» و xux «خواهر».
50010800
از گویش های مرکزی ایران در گروه جنوب غربی، رایج در گز. گزی با سدهی، کفرونی و ورزنه ای، مجموعة گویشی جنوب غربی، از گویش های مرکزی ایران، را تشکیل می دهد. در گزی جنس دستوری وجود ندارد؛ پسوند اشاره é است و پسوند نکره ساز i ـ ؛ مضاف الیه قبل از مضاف می آید؛ و موصوف قبل از صفت قرار می گیرد. از واژه های گزی: ayn «دهان»، xul «خاکستر» و xux «خواهر».
50010800
wikijoo: گلباغی_(گویش)
پیشنهاد کاربران
گل باغی نام گل محمدی در استان کرمان
طایفه گلباغی ( چوخه رش )
از طوایف قوم لر ساکن شهر نورآباد لرستان فیلی
چوخه::چوقا - چوخا. لباس مردان قوم لر
رش::سیاه
از طوایف قوم لر ساکن شهر نورآباد لرستان فیلی
چوخه::چوقا - چوخا. لباس مردان قوم لر
رش::سیاه