گل باز

لغت نامه دهخدا

گل باز. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) آنکه به گل بازی کند. ( آنندراج ). آنکه شوق پروردن گلهای خوب دارد نه بقصد فروختن :
ز بس صحن چمن از خنده گلزار خُرّم شد
در او چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن.
عبدالرزاق فیاض ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه با گل بازی کند . ۲ - کسی که رغبت بپرورش گلهای نیکو دارد : ز بس صحن چمن از خند. گلزار خرم شد درو چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن. ( عبدالرزاق فیاض )

فرهنگ عمید

آن که گل را دوست دارد و گل پرورش می دهد.

پیشنهاد کاربران

بپرس