گل انداز. [ گ ُ اَ ] ( اِ مرکب ) آن قدر مسافت که اگر گلی بیندازند تا آنجا تواند رسید لیکن این فارسی صناعی است. ( آنندراج ) : زین چمن هرچند گلچین تماشای توأم دور از آغوش وصالت یک گل اندازم هنوز.
میرزا بیدل ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( صفت و اسم ) آن قدر از مسافت که اگر گلی بیندازند تا پایان آن تواند رسید : زین چمن هر چند گلچین تماشای توام دور از آغوش وصالت یک گل اندازم هنوز . ( بیدل )