گل انداختن. [ گ ُ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) گُل انداختن ِ صورت و روی ؛ سرخ شدن روی از نشاط جوانی و شادابی یا در حالت تب یا خجلت. پیدا شدن سرخی در روی در اثر تب و یا حرارت بیرونی یا خجلت. سرخ شدن گونه به طبع بعلت شرم یا بیماری. و رجوع به گل افکندن شود. || گل دوختن یا گل نقش کردن در روی کاغذ یا پارچه.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) گل دوختن نقش گل را بر روی کاغذ یا پارچه انداختن . یا گل انداختن صورت ( روی لپ ) . سرخ شدن صورت بر اثر جوانی و شادابی یا تب یا شرم .
فرهنگ معین
( ~ . اَ تَ ) (مص ل . )(عا. ) ۱ - سرخ شدن ، برافروخته شدن . ۲ - گرم شدن (گفتگو ). ۳ - نقش انداختن .