گل الود کردن


معنی انگلیسی:
bemire, muddy, to make turbid or muddy

فرهنگ فارسی

( گل آلود کردن ) ( مصدر ) گل آلود ساختن . یا آب را گل آلود کردن و ماهی گرفتن . میان دوستان و خویشاوندان ایجاد دشمنی کردن تا خود از عداوت ایشان فایده برند ( امثال و حکم دهخدا )

مترادف ها

mud (فعل)
تیره کردن، گل الود کردن

bemire (فعل)
کثیف کردن، گل الود کردن

puddle (فعل)
گل الود کردن، گل گرفتن

lair (فعل)
گل الود کردن، استراحت کردن، بلانه پناه بردن

فارسی به عربی

برکة , طین , عرین , لوث

پیشنهاد کاربران

بپرس