( گل آلود کردن ) ( مصدر ) گل آلود ساختن . یا آب را گل آلود کردن و ماهی گرفتن . میان دوستان و خویشاوندان ایجاد دشمنی کردن تا خود از عداوت ایشان فایده برند ( امثال و حکم دهخدا )
mud (فعل)تیره کردن، گل الود کردنbemire (فعل)کثیف کردن، گل الود کردنpuddle (فعل)گل الود کردن، گل گرفتنlair (فعل)گل الود کردن، استراحت کردن، بلانه پناه بردن