گفتاری. [ گ ُ ] ( ص نسبی ) آنکه تنها گفتار دارد. مرد حرف. مقابل کرداری : گویی که از نژاد بزرگانم گفتاری آمدی تو نه کرداری.ناصرخسرو.رجوع به گفتار شود.
( صفت ) آنکه تها بگفتار اکتفا کند حراف مقابل کرداری : گویی که از نژاد بزرگانم گفتاری آمدی تو نه کرداری . ( ناصر خسرو )