گشوده
/goSude/
مترادف گشوده: باز، مفتوح، وا، گشاده، منبسط
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. رهاشده.
جدول کلمات
مترادف ها
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه
باز، پهن، منبسط، گشوده، گشاده
گشوده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بازکرده ای
باز شده. مفتوح
بازشده
گشوده
گشاده
دزپتیناپتودپذ
باز کردن
وا
اپن