گشاده روان. [ گ ُ دَ / دِ رَ ]( ص مرکب ) آنکه روانش منبسط باشد. رجوع شود به فرهنگ ولف شود. || دارای سعه صدر : زبان برگشاداردشیر جوان چنین گفت کای کارکرده گوان هر آن کس که بر گاه شاهی نشست گشاده روان باد و یزدان پرست.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
۱ - آنکه روحش منبسط باشد روشن فکر . ۲ - دارای سع. صدر .