( گشاده آمدن ) گشاده آمدن. [ گ ُ دَ / دِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) مفتوح شدن. مسخر شدن : تا آنگاه که حصار به شمشیر گشاده آمد. ( تاریخ بیهقی ). بر جانب هندوستان روم تا قلعت هایی را گشاده آید. ( تاریخ بیهقی ).