گشاده ابرو

فرهنگ فارسی

۱ - آنکه ابروانش از هم فاصله دارد : برکیارق ... چهره ای بغایت معتدل و محاسن بهم پیوسته و ابرو گشاده . ۲ - مسرور شادمان .

فرهنگ عمید

۱. آن که میان ابروانش باز باشد، ابروگشاده.
۲. [مجاز] خندان، خوش رو.

پیشنهاد کاربران

بپرس