گیاه شناسی
دکتر کزازی در مورد واژه ی " گَش" می نویسد : ( ( گَش به معنی خوب و خوش و دلپذیر است . ) )
( ( کسی را که اندیشه ناخُوَش بود
بدان ناخوشی رای او گَش بود ) )
( نامه ی باستان ، جلد ۳ ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵ ، ص ۱۷۰. )
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
گش به زبان ایرانی باستان به معنی آلت تناسلی مردانه
واژه /گشن/ زایه ای از این واژه است
این واژه را فردوسی نیز به گونه گش اورده وبه گمانم واژه گس که امروزه میگوییم برای گس سفید و گس سرخ و گس زرد و گس سیاه نیز بکار آید
کسی را که اندیشه ناخوش بود
بدان ناخوشی رای اوگش بود
گَش ( Gash ) : در زبان لکی یعنی شاخه درخت
خوب و خوش
گُش در هرمزگان دردی که می گیرد و رها می کند متناوب را گش گویند مانند درد زایمان که زنان را در موقع تولد فرزند دچار آن می شوند
درگویش زبان بختیاری واژه ۱_گُش به معنای ( ایستادن بند آمدن ) مجددآ۲ - گُش به معنی باز شدن ، ودرجای دیگر۳_ گِش به معنای ( نزدیک بود ) میباشد. که برای هرسه واژه مثال میباشد. ۱_ بارون گُش کرد. یعنی باران
... [مشاهده متن کامل] بند آمد. ۲_بختش گُش کرد. یعنی بخت واقبال وشانس او باز شد. ۳ - گِش مرده بود. ینی نزدیک بودبمیره. ( لطفآ به فتحه ، ضمه، کسره، نیز دقت شود، زیرا تلفظ مهم است.
اخوینی می گوید : "بقراط می کوید که ذات الریه بیشتر بلغمی بود و ذات الجنب از مرّه یعنی گش " در واقع گش و مره ( صفرا ) را یکی میداند. هدایت المتعلمین فی طب ص 333
در زبان لری بختیاری به معنی
باز
گش و بند::باز و بسته
gosh
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)