گسسته نور

لغت نامه دهخدا

گسسته نور. [گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ] ( اِ مرکب ) کنایه از ماه نو است که هلال باشد. || پیاله را نیز گویند که طلا و نقره به اندام کشتی ساخته باشند این لغت را در مؤیدالفضلا با کاف تازی نوشته اند. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

۱ - ماه نو هلال . ۲ - پیاله ای که از طلا و نقره بشکل کشتی سازند .

پیشنهاد کاربران

بپرس