دیکشنری
مترجم
بپرس
گسستنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گسستنی. [ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( ص لیاقت ) قابل گسستن.درخور قطع شدن و پاره گردیدن. رجوع به گسستن شود.
فرهنگ فارسی
( صفت ) در خور گسستن لایق گسستن .
فرهنگ عمید
بریده شدنی، درخور گسستن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها