گسست
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
لغزش
گسست، ناپیوستگیِ توام با بار معنایی منفی است.
پاره شده
ناپیوستگی
پارگی، جدایی، شکاف ( شکافتن ) ، انفصال
پاره و جداشدن
ضعیف شدن
پارگی - درهم شکستگی - جدایی - فاصله - نابودی
فاصله ایجاد شده بین شخص و هدف
نابود شدن ،
شکافته شدن
باز کرد
درهم شکستن ؛پاره کردن
به نظر من ، مهنی رو واضع مینوشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)