گزنفون

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «گزنفون» یا «زنفون» فیلسوف و مورخ یونانی است که سالیان دراز از زندگی خود را در آسیا گذراند. دوران زندگی او بین سال های 430 تا 345 پیش از میلاد بود.
گزنفون از شاگردان سقراط بود و بعدها به خدمت پروخنوس درآمد و به عنوان سپاهی اجیر در لشکرکشی کوروش کوچک بر علیه برادرش اردشیر دوم شرکت کرد. پس از مرگ کوروش، سپاهیان یونانی گزنفون را به رهنمونی و سروری خود برگزیدند و او توانست بازمانده سپاه یونان را از طریق ماد و آسیای صغیر به یونان برساند. آتنی ها گزنفون را به تبعید محکوم کردند و او در اواخر عمرش به اسپارت برگشته، در شهر کورینت در گذشت.
گزنفون با همه آوازه جهانگیرش، نویسنده ای طراز اول شمرده نمی شود او در واقع تاریخ نگار و فیلسوفی خودساخته است و در بیشتر نوشته هایش عنایت و گرایش خاص او به اخلاق و مسایل تعلیم و تربیت به چشم می خورد. گزنفون اغلب کار جهان و زندگی را ساده گرفته و برای هرگونه درد و مشکل اجتماعی و اخلاقی، چاره و دارویی در آستین دارد، با این همه، بسان یک مرد به جهت شجاعت، تقوا و سادگی اش، شخصیتی شایسته احترام است.
او در دوستی فردی وفادار و در رفتار و کنش بسیار ملایم بوده است و در شناخت مردم، مهارت خاصی داشته و با نشان دادن عیب آنان به خودشان، آن ها را به تقوا، زهد و تحصیل فرامی خوانده است. تصویر ساده و بی پیرایه گزنفون از سقراط، بیانگر انسانی است که بیش از هر چیز پایبند به اخلاق بوده و آدمی را نیک می شناخته و از این رو در داوری درباره آنان تساهل می ورزیده است. چنین ترسیمی از سقراط ممکن است در بعضی موارد بسیار ساده لوحانه به نظر آید و همین امر نیز باعث شده تا برخی داوری گزنفون را درباره سقراط نوعی ابتذال و آن را تصویری بی رمق و ناچیز از آن حکیم فرزانه تلقی کنند.
نوشته های معروف او عبارتند از اناباسیس که شرح لشکرکشی کوروش کوچک و برگشت سپاهیان یونانی تحت راهنمایی گزنفون به میهنشان است. کورش نامه (سیروپدی یا تربیت کوروش) که در هشت کتاب پرداخته شده و گزنفون آرای خاص خود را درباره تربیت جوانان در ضمن این داستان تاریخی بازگو کرده است.
لشکرکشی کوروش، یا، بازگشت ده هزار نفر / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده

دانشنامه آزاد فارسی

گِزِنُفون (ح ۴۳۰ـ ح ۳۵۵پ م)(Xenophone)
گِزِنُفون
(به یونانی: کِسِنوفون) تاریخ نگار، سرباز و مقاله نویس یونانی. آثارش در شناخت یونان و ایران در قرن ۴پ م نقش بسیار مهمی داشته اند. در آتن متولد شد و در نوجوانی شاگرد سقراط بود. در ۴۰۱پ م به ارتش مزدوران یونانی که در خدمت کوروش صغیر، شاهزادۀ ایران، بودند پیوست و در نبرد برضد اردشیر دوم، برادر کوروش صغیر، شرکت کرد. گزنفون، غیر از کتاب آناباسیس، چند اثر دیگر نوشت که مهم ترین آن ها عبارت اند از هِلِنیکا، اثری تاریخی که ادامۀ شرح وقایعی است که توکودیدس (توسیدید) در تاریخ جنگ پلوپونزی خود در ۴۱۱ آن ها را تا ۳۶۳پ م از قلم انداخته است؛ کوروپایدیا (تربیت کوروش)، زندگی نامه ای آرمانی از کوروش بزرگ؛ ممورابیلیا، خاطرات او از سقراط و گفت وگوهای سقراطی. آثار دیگری نیز نوشت، ازجمله ستایش نامه ای دربارۀ آگِسیلائوس؛ مجموعه ای از رساله های سیاسی و اقتصادی؛ مجموعه مقاله هایی در زمینۀ سوارکاری، شکار و جنگ سواره نظام؛ نیز چندین مکالمۀ سقراطیِ دیگر. گزنفون، در مقام سرباز، سخنور، فیلسوف، مقاله نویس و تاریخ نگار، نخستین نمونۀ آتنیِ بااستعداد بود. اما شیوۀ ساده و بی پیرایۀ زندگی اسپارتی را مناسب تر از روحیۀ دموکراتیک هم وطنان آتنیِ خود می دانست. تعصب شدید اسپارتیِ او به ارزش نوشته های تاریخی اش آسیب رسانده است. نوشته های سقراطی او نمایانگر ذهن انسانی است که فلسفۀ استادش را به نحو کامل درک نکرده است؛ عقاید خودِ او عموماً جنبۀ اقتباسی و اخلاق گرایانه دارد. صداقت و عقل سلیم از نیرومندترین خصلت های اوست. سبک نگارش گزنفون ساده، دقیق و قابل فهم است. او را از زمرۀ استادان روشن بیان به شمار آورده اند.

پیشنهاد کاربران

گِزِنُفون ( به یونانی: Ξενοφῶν کْسِنُفون ) ( به فرانسوی: Xénophon  ; گزِنِفون ) فیلسوف، مورخ، و سرباز یونانی بود که در سال ۴۳۰ قبل از میلاد در آتن به دنیا آمد. دوران زندگی او حدوداً بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۵۴ پیش از میلاد بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

گزنفون از شاگردان سقراط بود و بعدها به خدمت پروخنوس درآمده به عنوان سپاهی اجیر در لشکرکشی کوروش کوچک علیه برادرش اردشیر دوم شرکت کرد. پس از مرگ کوروش، سپاهیان یونانی، گزنفون را به رهبری و قیادت خود برگزیدند. او توانست بازماندهٔ سپاه یونان را از طریق ماد و آسیای صغیر به یونان بازگرداند.
پس از بازگشت، سربازان یونانی ابتدا چند مدتی در تراکیه ساکن شدند و سپس به خدمت اسپارتیان درآمدند و در جنگ برای آزادسازی یونانیان آناتولی از حکومت پارسیان شرکت کردند. گزنوفون نیز از این زمان به بعد به شدت با اسپارتیان خصوصاً شاه اگسیلائوس دوم مراوده داشت، تا حدی که وقتی آتن و متحدینش علیه سلطهٔ اسپارت وارد جنگ شدند، گزنوفون به نفع اسپارت در سال؟ پیش از میلاد در کورونیا جنگید. احتمالاً این خدمات گزنوفون به اسپارتیان باعث شد تا به صورت رسمی از آتن تبعید شود. اسپارتیان به او جایی در شهری کوچک به نام اسکیلوس در نزدیکی اُلمپیا دادند تا زندگی کند. طی این سال ها گزنوفون به عنوان نمایندهٔ اسپارت در اُلمپیا خدمت می کرد، و پسرانش را برای آموزش به اسپارت فرستاد. بعضی تاریخ نگاران معتقدند که او در طی این دورهٔ زمانی سفری به سیسیل نیز کرده است. مدت کمی پس از کاهش قدرت اسپارت پس از نبرد لوکترا ( ۳۷۱ ق. م ) گزنوفون از اسکیلوس اخراج شد و به احتمال زیاد در کورینت ساکن شد. احتمال می رود که پس از آنکه گریلوس فرزند گزنوفون برای آتن در نبرد مانتینیا به عنوان سواره نظام شرکت کرد و کشته شد، تبعید رسمی گزنوفون از آتن ملغی شده باشد. به هر حال کشته شدن فرزند گزنوفون در این نبرد باعث احساس همدردی آتن با گزنوفون شد، به طوری که بعدها ارسطو عنوان فرعی گریلوس را برای یکی از رساله های خود که در آن به نقد دیدگاه های ایسوکراتس می پرداخت، انتخاب کرد. گزنوفون حدود سال ۳۵۰ ق. م در آتن یا کورینت در گذشت.
کسنوفون با همهٔ آوازهٔ جهانگیرش، نویسنده ای طراز اول شمرده نمی شود او در واقع تاریخ نگار و فیلسوفی خودساخته بود. در بیشتر نوشته هایش عنایت و گرایش خاص او به اخلاق و مسایل تعلیم و تربیت به چشم می خورد. کسنوفون اغلب کار جهان و زندگی را ساده گرفته و برای هرگونه درد و مشکل اجتماعی و اخلاقی چاره و دارویی در آستین دارد، با این همه، بسان یک مرد به جهت شجاعت و تقوا و سادگیش شخصیتی شایستهٔ احترام است.

گزنفونگزنفونگزنفون
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/گزنفون

بپرس