گزافه کار

لغت نامه دهخدا

گزافه کار. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ف َ / ف ِ ] ( ص مرکب ) گزافکار.تندرو. مسرف. مفرط. عبث کار. بیهوده کار :
اندر دوید و مملکت او بغارتید
با لشکری گزاف سپاهی گزافه کار.
منوچهری.
و رجوع به گزافه کاری شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کارهای عبث کند بیهوده کار . ۲ - مبالغه کننده مفرط : اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گزاف و سپاهی گزافه کار . ( منوچهری ) ۳ - اسراف کننده مسرف .

پیشنهاد کاربران

بپرس