گزاستن

لغت نامه دهخدا

گزاستن. [ گ ُ ت َ ] ( مص ) دباغت کردن و آراستن پوست. || سنگ نصب کردن. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

معانی نوشته شده نادرست هستند. گزاستن مصدر سماعی گَزاییدن است که ریشه در پارسی میانه دارد.
گُزاییدَن.

بپرس