گزاره شدن. [ گ ُ رَ / رِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عبره گشتن. عبور کردن : بر آب جیحون پل بستن و گزاره شدن بزرگ معجزه ای باشد و قوی برهان.فرخی.رجوع به گزاره کردن شود.