به ضم اول اسم فارسی معادل واژه ی انگلیسی Thesis
1. اندیشار یا بینشی که یک پژوهشگر در یک بررسی و یا پژوهش پیشنهاد می نماید. به ویژه پیشنهادی که می باید مورد بحث و خرده گیری و آزمودن قرار گیرد و اعتراض های راجع به آن موردبررسی و پاسخگویی واقع شود. تا که بتوان گفت که از لحاظ علمی آن اندیشار قابل پذیرفتن ست. مانند : گزاراک او درپایان نامه اش در دانشگاه بدلیل سستی نتایج آزمون از سوی استادان رد شد.
... [مشاهده متن کامل]
2. موضوع یک نوشته یا مقاله
3. پایان نامه ای که یک دانشجوی دانشگاه با پژوهش در موضوعی تازه و بدیع می نویسد تا درجه ی دکترا و یا امثال آن را دریافت نماید.
در منطق هگل
در روش تفسیر ی هگل گزاراک پیشنهادی ست در خور پذیرش که در رویارویی ضروری با پیشنهادی مخالف و لی به همان اندازه در خور پذیرش منجر به پیدایش حقیقتی والاتر می شود که در پیشنهادی آمیخته از آن دو پیشنهاد پیشین بیان میگردد
پیشنهاد مخالف گزاراک در منطق هگل دشگزاراک خوانده میشود که معادل واژه ی انگلیسی Antithesis ست. پیشنهاد منتج از رویارویی گزاراک و دشگزاراک را همگزاراک می خوانند که معادل واژه ی Synthesis می باشد.
1. اندیشار یا بینشی که یک پژوهشگر در یک بررسی و یا پژوهش پیشنهاد می نماید. به ویژه پیشنهادی که می باید مورد بحث و خرده گیری و آزمودن قرار گیرد و اعتراض های راجع به آن موردبررسی و پاسخگویی واقع شود. تا که بتوان گفت که از لحاظ علمی آن اندیشار قابل پذیرفتن ست. مانند : گزاراک او درپایان نامه اش در دانشگاه بدلیل سستی نتایج آزمون از سوی استادان رد شد.
... [مشاهده متن کامل]
2. موضوع یک نوشته یا مقاله
3. پایان نامه ای که یک دانشجوی دانشگاه با پژوهش در موضوعی تازه و بدیع می نویسد تا درجه ی دکترا و یا امثال آن را دریافت نماید.
در منطق هگل
در روش تفسیر ی هگل گزاراک پیشنهادی ست در خور پذیرش که در رویارویی ضروری با پیشنهادی مخالف و لی به همان اندازه در خور پذیرش منجر به پیدایش حقیقتی والاتر می شود که در پیشنهادی آمیخته از آن دو پیشنهاد پیشین بیان میگردد
پیشنهاد مخالف گزاراک در منطق هگل دشگزاراک خوانده میشود که معادل واژه ی انگلیسی Antithesis ست. پیشنهاد منتج از رویارویی گزاراک و دشگزاراک را همگزاراک می خوانند که معادل واژه ی Synthesis می باشد.