گزا


معنی انگلیسی:
caustic, biting

لغت نامه دهخدا

گزا. [ گ َ ] ( نف ) گزنده و گزندرساننده. زیان زننده. ( برهان ) ( جهانگیری ) :
تریاق در دهان رسول آفرید حق
صدیق را چه غم بود از زهر جان گزا.
سعدی.
رجوع به گزای شود.

فرهنگ عمید

= گزاییدن

واژه نامه بختیاریکا

( ● ) ؛ گزنده

پیشنهاد کاربران

بپرس