گزا. [ گ َ ] ( نف ) گزنده و گزندرساننده. زیان زننده. ( برهان ) ( جهانگیری ) : تریاق در دهان رسول آفرید حق صدیق را چه غم بود از زهر جان گزا.سعدی.رجوع به گزای شود.