گریچه
لغت نامه دهخدا
گریچه. [ گ ِ چ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج ، واقع در 80000گزی خاوری دژ شاهپور و 8000گزی شمال خاوری دره هرد. کوهستانی ، هوای آن سرد و دارای 90 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها و زه آب دره محلی تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
گریچه. [ گ ِ چ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 54 هزارگزی شمال باختری طیبات ، سر راه اتومبیل رو شهرنو به تربت حیدریه. هوای آن معتدل و دارای 63 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه تأمین میشود ومحصول آن غلات و میوه جات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
گِریچه، با کسره زیر گ، در گویش دشتی به استخوان نیمه شانه، استخوان قسمت بالای بازوی انسان که به شانه و کتف متصل است گویند
طایفه گریچه ایل چهارلنگ لر بختیاری