گریوان

لغت نامه دهخدا

گریوان. [ گ ِ ری ] ( اِ مرکب ) گریبان. ( آنندراج ) : و چیزی که در گریوان طلب کند نیابد. ( تفسیر ابوالفتوح ). رجوع به گریبان شود.

گریوان. [ گ َ ری ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در 18هزارگزی جنوب بجنورد و 4 هزارگزی خاور شوسه بجنوردبه میان آباد. هوای آن معتدل و دارای 1743 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، بنشن و تریاک و میوه و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بخش مرکزی حومه شهرستان بجنورد ( خراسان ) واقع در ۱۸ کیلومتری جنوب بجنورد کوهستانی و معتدل و دارای ۱۷۴۳ تن سکنه محصول غله میوه بنشن صنعت دستی قالیچه بافی .
( اسم ) گریبان : و چیزی که در گریوان طلب کند نیابد و آن در آستین باشد تا بدانستن غمی بدل او رسد ...

فرهنگ عمید

= گریبان

دانشنامه عمومی

گریوان بزرگ /'gərivān/ / گ ِری وانْ / روستایی کوهستانی در دهستان آلاداغ بخش مرکزی شهرستان بجنورد استان خراسان شمالی ایران است. سرچشمه گریوان که یکی از جاذبه های گردشگری این روستا است. یکی از پرآب ترین چشمه های منطقه بجنورد است که آب آن بوسیله آبراه ها، میان کشاورزان تقسیم می شود. مردم این روستا به زبان ترکی خراسانی تکلم می کنند. اغلب نام های خانوادگی اهالی این روستا ( گریوانی ) می باشد.
در خصوص ریشه یابی نام " گریوان " داده های پراکنده و گاهن متناقضی آورده شده است. داده های این دسته به شرح زیر هستند:
۱ - عده ای نیز بر این باورند که ریشه کلمه گریوان را «گِئر» که کلمه ترکی به معنای "واردشو" و پسوند «وان» به معنای "فراوانی" است و از نظر زیبای شناسی در کلمه، «کئرئو» به معنای «یار مشفق و مهربان» دانسته اند و در نتیجه گریوان به معنای «سرزمین مهربانان» خواهد بود.
۲ - عده ای دیگر براین نظریه معتقدند که نام گریوان از واژه "گبریان" است  زیرا در گریوان باستان مردم به آیین زرتشتی ( گبر ) باور داشته و گبر نشین بوده اند.
۳ - از منظر دیگری در تصویری که از گریوان در زمان ناصر الدین شاه قاجار توسط عکاس شاه گرفته شده است؛ عنوان شده است که مردم محلی به گریوان "گِئروان " می گفته اند. و اینکه کلمه" گیریش"ریشه کلمه ترکی "گریوان "می باشد که به معنای اولین ها می باشد.
۴ - یکی دیگر از نقل هایی که متناسب با فرهنگ صده های اخیر گریوان است ریشه این نام را به شرح زیر تحلیل می کند  :
درفرهنگ بومی رایج بین اقوام ترک ساکن در منطقه درجشن ، یکی از نزدیکان و دوستان صمیمی را به عنوان "کرو" انتخاب می کنند. "کرو" در اصل به معنای مشفق یا مهربان می باشد که ریشه گریوان را باید در این کلمه یافت. با این احتمال نام اولیه گریوان؛ "کروان" بوده به معنای جمع "کرو"ها، یعنی سرزمین دوستان مشفق یا سرزمین مهربانان. بعدها "کروان" به "گروان" تغییر پیدا کرده است .
۵ - یکی دیگر از احتمالات شرح دهنده ی نام گریوان بصورت زیر می باشد  :
«  گیریوقان = گیریو + قان  » یک واژۀ کاملاً ترکی و از مصدر «  گیرمک = واردشدن  » و به معنای "پیشرو" و اولین "وارد شده ها" باشد که بر اثر تکرار و قانون نرم شدن کلمات گیریوقان به گیریوان و بعدها به گریوان بدل شده است.
۶ - یکی دیگر از نظریات که بیشتر نقل قول کرد های این ناحیه است برگرفته شدن نام گریوان از واژه ی کردی "گِر" به معنای "بزرگ" با پسوند "وِنا" به معنای" آنها" است بصورت ( بزرگترین آنها ) که دلیل آن بزرگ بودن گریوان نسبت به سایر روستا های آن ناحیه است.
عکس گریوانعکس گریوانعکس گریوان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس