گریسنگ

لغت نامه دهخدا

گریسنگ. [ گ َ س َ ] ( اِ ) مغاک و گو. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به کریشنک و کریشک شود.

گریسنگ. [ گ ُس َ ] ( اِ ) آواز بلبل. || بانگ که قلندران و معرکه گیران به یک بار کشند. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

گودال، مغاک.

پیشنهاد کاربران

بپرس