لغت نامه دهخدا
گریزه. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج ، واقع در 8000گزی جنوب سنندج کنار شوسه سنندج به کرمانشاه. دارای 150 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
گریزه ؛
۱ - مردمی:گریزهء مردمان مردمی و خردی است
۲ - جانوری:گریزهء جانوران جانوری و گریزی است.
۱ - مردمی:گریزهء مردمان مردمی و خردی است
۲ - جانوری:گریزهء جانوران جانوری و گریزی است.
گریزم