گریز یوسف از زلیخا

پیشنهاد کاربران

گریز یوسف از زلیخا نام نگاره ای از کمال الدین بهزاد است. این نگاره، برای نسخه ای از کتاب بوستان سعدی در سال ۸۹۳ ه. ق به تصویر در آمده و واقعه ی گریختن یوسف از زلیخا را نشان می دهد. بهزاد برای فضاسازی این اثر علاوه بر اشعار سعدی از اشعار شاعر زمانه ی خودش جامی در وصف داستان یوسف و زلیخا نیز بهره برده است. در این اثر هشت بیت شعر وجود دارد که خوشنویسی آن به قلم سلطان علی مشهدی است.
...
[مشاهده متن کامل]

از ویژگی های بارز که در بیشتر نگارگری های این دوره یعنی مکتب هرات می توان مشاهده کرد، همزمانی مفهوم فضا و زمان است که بیرون و درون صحنه در یک قاب است که در این اثر نیز به خوبی دیده می شود. ویژگی دیگر آن وجود جنبش و حرکت فراوان معماری کاخ زلیخا است. بیان هندسی پلکان و زوایای زیگزاگی با رنگهای متنوع باعث گردش بیشتر چشم می شود و تلویحا عبور یوسف از هفت حجره که برای رسیدن به اندرونی زلیخا را باید طی می کرد القا می کند. تزیینات هندسی و طرحهای اسلیمی از عوامل مهم در القای زیبایی در این نگاره است.
از نظرگاه رنگی بهزاد از رنگهای متضاد و مکمل مانند شنگرف و سرخ، زمردی، لاجوردی و آبی و سبز استفاده کرده است. در این نگاره اگرچه جامی و سعدی اشاره ای به رنگ لباس یوسف و زلیخا نکرده اند اما بهزاد از طریق تاثیر متقابل رنگهای مکمل یعنی سبز و شنگرف برای القای نمادین این دو شخصیت در رنگ لباسشان انتخاب کرده است. در فرهنگ نمادین رنگها، سبز نشانه ای از پیامبری و پاکی و پاکدامنی است. این رنگ علاوه بر استفاده در لباس یوسف در در و بادگیر کاخ هم استفاده شده است که شاید بتوان گفت مسیر گریز یوسف از زلیخا به سمت الوهیت و پناه بردن به خدا نشان می دهد. در مقابل رنگ سرخ شنگرفی شهوانیت و نفسانیت زلیخا را القا می کند.

گریز یوسف از زلیخا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/گریز_یوسف_از_زلیخا
نگاره ی ( گریز یوسف از زلیخا ) شاهکار جاودانه ی کمال الدین بهزاد
کمال الدین بهزاد یکی از شگفتی های زمان است
فرنگیان او را مانی دوم نامیده اند و این حقیقتی ناب است.
مجلس ششم ( از مجالس ششگانه ی کمال الدین بهزاد ) تابلوی گریز یوسف از زلیخاست که به تصدیق همه ی صاحب نظران فنّ نقاشی شاهکاری بی نظیر است.
...
[مشاهده متن کامل]

بهزاد این مجلس را بر اساس دو متن یعنی ( هفت اورنگ جامی ) و ( بوستان سعدی ) به تصویر کشیده، زیرا اگر به این مجلس به دقت توجه کنیم، می بینیم که تخیل بهزاد در این اثر کاملا ً ترکیبی و دارای ویژه گی های چند ساختی و چند ضرب آهنگی و به قول موسیقیدانان دارای ایقاعات ترکیبی است.
از دیگر ویژگی های این نگاره ترکیب هندسی آن است.
کاخ زلیخا چنداشکوبه و دارای راهرو ها و پله کان های پیچ در پیچ و پاگردهای بسیار است که به صورتی نمادین حکایت از پیچیدگی عشق ناممکن زلیخا به یوسف می کند و نشانگر آن است که با وجود اینکه زلیخا می تواند یوسف را به دورترین خلوتکده ی خود بکشاند و راز عاشقانه ی خود را با او در میان بگذارد، اما یوسف معصومانه از این تو در تو های سمبلیک می گریزد و انگار که این اتاق ها و پلکان ها و پنجره های بسته دشواری رهایی یوسف را از دام اغوای زلیخا با زبان بی زبانی بیان می کند.
از سویی دیگر بهزاد کاخ را به گونه ای تصویر زده که بیننده می تواند هر ناپیدایی را مشاهده کند و بیرون و درون اتاق ها را همزمان ببیند که این روایت تصویرگرانه �همزمانی� نامیده می شود.
جلوه ی رنگ آمیزی هم در این نگاره بیداد می کند؛ جامه ی یوسف سبزی درخشان است که در عرفان رنگ تقدس و پاکی شناخته شده و جامه ی زلیخا سرخ، که از حرارت و تمنای عشقی درونی حکایت می کند.
از تزیین بنا و نقوش در و دیوارها و رنگ های به کار برده شده که مجموعه ی شگفت انگیز و چشم نوازی را پدید می آورند، چه می توان گفت که هر چه گفته شود، سخن شرمسار خواهد شد.
در این اثر نیز امضای بهزاد به صورت گفته شده، بر جداره ی دیوار اتاقی که در سمت چپ تصویر قرار دارد، به چشم می خورد و نیز بر بالای در ورودی تاریخ 893 هجری قمری خودنمایی می کند
بیتی چند از اشعار سعدی هم جا به جا به صورت کتیبه در این نگاره حضور دارد که از این قرار است:
نیاسایی از جانب هیچ کس
برو جانب حق نگه دار و بس
چنان شرم دار از خداوند خویش
که شرمت ز بیگانگان است و خویش
بوستان/باب نُهم در توبه و راه صواب
زلیخا چو گشت از می عشق مست
به دامان یوسف در آویخت دست
چنان دیو شهوت رضا داده بود،
که چون گرگ در یوسف افتاده بود
بتی داشت بانوی مصر از رخام
بر او معتکف بامدادان و شام
در آن لحظه رویش بپوشید و سر
مبادا که زشت آیدش در نظر
غم آلوده یوسف به کنجی نشست
به سر بر ز نفس ستمکاره دست
زلیخا دو دستش ببوسید و پای
که ای سست پیمان سرکش درآی
بوستان/ حکایت زلیخا با یوسف
این نگاره هم اکنون در کتابخانه قاهره ( مصر ) است
پیرایه یغمایی

گریز یوسف از زلیخا

بپرس