گریختن از

مترادف ها

fly (فعل)
زدن، پرواز کردن، پریدن، افراشتن، پراندن، پرواز دادن، به هوا فرستادن، گریختن از، فرار کردن از، در اهتراز بودن

فارسی به عربی

ذبابة

پیشنهاد کاربران

بپرس