ادعایی که ارائه شده، کاملاً نادرست و جعلی هست و نه تنها پایه ای در زبان شناسی علمی نداره، بلکه تحریف آشکاری از ریشه شناسی واژه های فارسی و ترکی هم هست.
در ادامه، به صورت مستند و با منابع معتبر این ادعا رو بررسی و رد می کنم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ ۱. ریشه واژه �گریختن� در فارسی
واژهٔ �گریختن� یک فعل ریشه دار در زبان فارسی باستان و اوستایی است.
فرم های کهن تر این واژه به وضوح در متون ثبت شده اند:
زبان شکل واژه معنی
فارسی میانه ( پهلوی ) grēxtan گریختن، فرار کردن
اوستایی gar - / gere - رفتن، جدا شدن، دور شدن
فارسی نو گریختن فرار کردن، دور شدن
🔹 فرهنگ ریشه شناسی دکتر حسن انوری:
> گریختن ← از ریشه �گر/گرز� اوستایی به معنای رفتن و جدا شدن.
🔹 فرهنگ واژه های اوستایی بارثولوما ( Bartholomae ) :
> فعل اوستایی gərə یا gere به معنای "رفت، جدا شد، عقب کشید. "
🔹 فرهنگ واژگان مزدیسنا ( مولف: احمد تفضلی ) :
> در اوستا ریشه ی فعلی gar - به معنای ترک کردن، دور شدن، گریختن آمده.
بنابراین �گریختن� کاملاً ایرانی و ریشه دار در زبان های ایرانی شرقی و غربی ست. هیچ ارتباطی به ترکی نداره.
- - -
✅ ۲. بررسی واژه ی ترکی �قاچماق� یا �قاچماق� ( فرار کردن )
در زبان ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی، فعل اصلی برای فرار کردن "قاچماق / ka�mak" هست.
زبان واژه معنی
ترکی استانبولی ka�mak فرار کردن
ترکی آذری qa�maq فرار کردن
📌 هیچ شکلی از �گریختن� یا �گری� در ترکی به عنوان فعل �فرار کردن� وجود نداره.
حتی در ترکی قدیم هم چنین چیزی ثبت نشده.
- - -
❌ ۳. ادعای �گری� به معنای عقب در ترکی
در زبان ترکی ( اعم از ترکی آذربایجانی، ترکی عثمانی، اویغوری و سایر لهجه ها ) ریشه یا واژه ای به نام "گری" با معنای عقب وجود نداره.
برای مفهوم �عقب� در ترکی، واژه هایی مثل زیر استفاده می شه:
ترکی آذربایجانی ترجمه فارسی
arxa پشت، عقب
geri برگشت، عقب ( ← از فعل d�nmək: برگشتن )
d�nmək برگشتن
🔸 واژه geri در ترکی، تلفظ �گِری� داره و از زبان های اروپایی ( لاتین/فرانسوی ) وام گرفته شده، و هیچ ارتباطی با �گریختن� فارسی نداره.
> فرهنگ لغات عثمانی - ترکی ( Redhouse ) :
geri ← from Latin root, via French "retour" → back, return.
- - -
✅ جمع بندی
ادعای بالا یک تحریف آشکار در زبان شناسی ست:
ادعا واقعیت
�گری� یعنی عقب در ترکی غلط: geri تلفظ جداگانه ای دارد و وام واژه است
�گریختن� یعنی عقب رفتن ← از ترکی وارد فارسی شده غلط: �گریختن� ریشه در اوستایی دارد ( ریشه gar - ) ، کاملاً ایرانی است
�گریخدی� یعنی فرار کردن ← همان واژه در ترکی غلط: در ترکی گفته می شود �qa�dı�، نه �گریخدی�
- - -
📚 منابع علمی برای بررسی بیشتر:
1. Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch
2. Hassan Anvari, فرهنگ ریشه شناسی زبان فارسی
3. احمد تفضلی، واژه نامه اوستایی و پهلوی
4. Redhouse Turkish - English Dictionary
5. Doerfer, Gerhard. Turkische und mongolische Elemente im Neupersischen
در ترکی دقیقا همینجوری تلفظ میشه و همین کلمه هست گریختی یا گریخدی یعنی عقب رفتن. فرار کردن از ریشه گری یعنی عقب
از ترکی وارد شده از ریشه گری به معنای عقب. یعنی به عقب رفتن و مجازن یعنی فرار کردن
gerikmek
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
گاهی یک کورسویی نیز به چم : نجات یافتن هم می دهد. نمونه: او به گونه ای شگفت از یک مرگ زودرس گریخت.
دور شدن
گریختن ( هم ریشه ریختن و وروجک )
ریشه هندواروپائی کریختن از دو بخش، وی - wi یا جداشدن و بخش دیگر لیک - leyk یا خارج شدن است که رویهم رفته گریختن و فرار معنی میدهد. این ریشه در اوستا بشکل ویراک virāec یا فرار و گریختن معنی میدهد که در زبان گیلکی وروج و وروجک میباشد و فرگرد ان در سانسکریت ویتار vitara که معنی دور میدهد. ریختن نیز یعنی چیزی را دور میاندازیم. متاسفانه در بیشتر فرهنگ ها و دیکشنر های فارسی وروجک را به کودکان بازیگوش نسبت داده شده مگر اینکه ان کودک از مدرسه و خانه فرار کند.
... [مشاهده متن کامل]
عیسی مریم به کوهی می گریخت
شیرگویی خون او می خواست ریخت - مولانا
پس خم زدن . [ پ َ خ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) گریختن . فرار. دررفتن ( در تداول عوام ) . ( غیاث اللغات ) .
راه گریز گرفتن ؛ گریختن. روی بگریز نهادن. فرار کردن. ره فرار گزیدن :
جفاپیشه گستهم و بندوی تیز
گرفتند از آن کاخ راه گریز.
فردوسی.
جای خالی کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بیرون رفتن از جای . فرار کردن : وگر جای خالی کنیم از نبردز گیتی برآرند یکباره گرد. نظامی
هزیمت رفتن . [ هََ م َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) گریزان شدن . گریختن : ایشان هزیمت رفتند. ( فارسنامه ٔ ابن بلخی ) .
در لری بختیاری
گُروسِسْتِن: گریختن، فرار کردن
جِسْتِن: در رفتن، پا به فرار گذاشتن
بِجِهْ: بدو، فرار کن
پس پشت دادن ؛ گریختن : چون طوسیان تنگ دررسند من پذیره خواهم شد و یکزمان دست آویزی بکرده پس پشت داده وبهزیمت برگشته. . . ( تاریخ بیهقی ص 435 ) .
گریزش . [ گ ُ زِ ] ( اِمص ) اسم مصدر گریختن :
کزین لشکر امروز جنگی منم
به گاه گریزش درنگی منم .
فردوسی .
که جستی سلامت ز کام نهنگ
بگاه گریزش نکردی درنگ .
فردوسی .
رجوع به گریختن شود.
فرارفتن. [ف َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) گریختن. دور شدن :
وقتی افتاد فتنه ای در شام
هر یک از گوشه ای فرارفتند.
سعدی.
رمیدن . . . . .
قاچاق شدن= در رفتن ( گویش تهرانی )
فرار، هرب، دررفتن
ابق
چیزی که فرار کردن را بر می انگیزد
فرار ، گریز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)