گریج. [ گ ُ ] ( اِ ) پاره ای که آن را از چیزی بریده باشند مثل قاچ خربزه و هندوانه و امثال آن و تکه قماش و کرباس. ( شعوری ج 2 ورق 308 ). || نقب و زیرزمین و چاه زندان : در خاک چه زر ماند و چه سنگ و،ترا گور چه زیر کریجی و چه در خانه خضرا.
ناصرخسرو ( دیوان چ دانشگاه ص 5 ).
رجوع به گریچ شود.
فرهنگ معین
(گُ ) (اِ. ) ۱ - بیغوله و زندان . ۲ - خانة کوچک .
پیشنهاد کاربران
gorij:درگویش گوغر همان سرخ ولیک یا زالزالک برگ ریز را گویند