دیکشنری
مترجم
بپرس
گریبانگیر شدن
معنی انگلیسی
:
beset
,
bother
,
entangle
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گریبانگیر شدن. [ گ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مبتلا گردیدن به کسی یا چیزی. دچار شدن. دامن گیر شدن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مبتلا شدن کسی بکسی دیگر یا چیزی دچار شدن .
فرهنگ معین
( ~ . شُ دَ ) (مص ل . ) دچار شدن ، دامن گیر شدن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها