گرگیجه

پیشنهاد کاربران

از درماندگی و کلافگیِ بسیار، گیج شدن و راهی به جایی نداشتن.
یا با فشار روانی آوردن روی کسی، مایه گیجی و سرگشتگی او را فراهم کردن.
یا حالتی ست که پس از درگیری مغزی و ذهنی سخت و طولانی ولی بی سرانجام به انسان دست می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

گُر = داغی، گرمی فراوان
گرگیجه = گیجی همراه با داغی، پدیدار شده از سوزاندن انرژی فراوان ذهنی ولی بی فرجام.

دورگیجه هم بکار میره
درود به شما . زمانی که گرگ میبینه حیوان دیگه ای به نوعی بهش حمله ور شده ، به مهاجم ، پشت میکنه و شروع به پرتاب خاک یا برف ، با پاهای عقبش میکنه . در نتیجه سر و چشم حیوان مهاجم ، پر از خاک یا برف میشه و در واقع حیوان مهاجم ، " گرگ گیجه" میشه .
گرما و عرق و گیج و ویجی و عجله درحالت کمی گیجی
سرگیجه
سرگیجه ، سر درد شدید ، سرسام

بپرس