گرگ پوی

لغت نامه دهخدا

گرگ پوی. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) گرگ دو. دونده چون گرگ :
شیرگام و پیل زور و گرگ پوی و گورگرد
ببردو آهوجه و روباه عطف و رنگ تاز.
منوچهری.
گورساق و شیرزهره یوزتاز و غرم تک
پیل گام و گرگ سینه رنگ تازو گرگ پوی.
منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 111 ).

فرهنگ فارسی

( گرگ پو ی ) ( صفت ) دونده مانند گرگ گرگ دو : گرد ساق و شیر زهره یوزتاز و غرم تک پیل گام و کرگ سینه رنگ تازو گرگ پوی . ( منوچهری )

پیشنهاد کاربران

گورسم و گاو پشت و گرد ساق و گرگ پوی
ببر گوش و رنگ چشم و شیر دست و پیل پای
منوچهری دامغانی
استاد صفت های فاعلی مرکب منوچهری دامغانی
پوینده و دونده مانند گرگ
یوز جست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک
ببر جه، آهو دو و روباه حیله، گور دن

بپرس