گرگ پا

لغت نامه دهخدا

گرگ پا. [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) نوعی از گیاه است. پنجه گرگ. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 172 ) :
خجسته را بجز از خردپا ندارد گوش
بنفشه را بجز از گرگ پا ندارد پاس.
منوچهری.

گرگ پا. [ گ ُ ] ( اِخ ) از جمله کوهستانها و ییلاقات شاه کوه و ساور مازندران میباشد. ( ترجمه سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 169 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از گروه گرگ پایان از دست. نهانزادان آوندی که برروی ساق. آن برگهای کوچک بهم فشرده بسیار روییده میشود و از این جهت ظاهرا بخزه ها شبیه میگردند . تقسیمات ساقه و ریش. آن همیشه دوتایی است . زایش این گیاه بوسیل. هاگ است . هاگدانهای آن در بغل برگها قرار دارد و محتوی هاگ زرد رنگ فراوانند که بصورت غباری بسیار نرم و مورد استفاد. دارو سازان میباشد و آنرا گرد لیکوپود نامند کبریت نباتی مسکیه پای گرگ پنجه گرگ پنجه گرگی : خجسته را بجز از خرد پاندارد گوش بنفشه را بجز از گرگ پاندارد پاس . ( منوچهری ) یا گرگ پایان . ( جمع گرگ پا ) گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی که دارای برگهای کوچک ساده و متعددند و بدو راست. ایزسپره و هترسپره تقسیم میشوند . نمون. راست. اول گیاه پنجه گرگ است و نمون. راست. دوم سلاژینلا میباشد پنجه گرگیان پای گرگیان .

فرهنگ عمید

گیاهی با شاخه های کوتاه و برگ های ریز به هم فشرده، پای گرگ، پنجه گرگی.

پیشنهاد کاربران

بپرس