لغت نامه دهخدا
گرگوار. [ گ ِ رِ ] ( اِخ ) ( آبه... )از مشاهیر سیاستمداران و مؤلفان فرانسه است. وی بسال 1750م. در نزدیکی «لونوبل » متولد شد و بسال 1831م. درگذشت. وی هرچند منسوب به گروه راهبان بود بسال 1789م. به وکالت مجلس عمومی انتخاب شد و پس از آن از مدافعان جدی افکار جدید گردید و مدتی بعد به عضویت انجمن بزرگ معارف انتخاب گشت ولی بسبب نطقهائی که در مجالس گوناگون ایراد کرد رؤسای روحانیون با وی مخالف شدند و پس از مرگ اجازه ندادند جنازه او با مراسم مذهبی دفن شود. آثار متعددی که از وی بجای مانده بسیار متین و جالب توجه است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
فرهنگ فارسی
مترادف ها
سبع، درنده، شبیه گرگ، گرگ وار
درنده، شبیه گرگ، گرگ وار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید