گرگ بند کردن. [ گ ُ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از زبون و خفیف و اسیر کردن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). از ترس از جای خود نجنبیدن. ( فرهنگ نظام ) ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) : از این گربه گون خاک تا چند چندبشیری توان کردنش گرگ بند.نظامی.