گرگ باز.[ گ ُ ] ( حامص مرکب ) گرگ باز و گرگ بازی. در کاشان متعارف است که گرگ را سر میدهند و مردم از پیش او میگریزند : چندانکه باز یوسف مشغول ترکتاز است در خاطر زلیخا غوغای گرگ باز است.
میرزا طاهر وحید ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه گرگ را ببازی گیرد : چندانکه باز یوسف مشغول تر کتاز است در خاطر زلیخا غوغای گرگ باز است . ( طاهر وحید )