گروگان خواستن. [ گ ِ رَ / رُو خوا / خا ت َ ] ( مص مرکب ) چیزی را به رهن طلبیدن. تقاضای رهن کردن. کسی را طلبیدن تا به گرو نزد خود نگاه دارند : گروگان همی خواهد از شهریار چو خواهی که برگردد از کارزار.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) کسی یا چیزی را بعنوان گرو طلبیدن : گروگان همی خواهد از شهریار چو خواهی که برگردد از کارزار .