دیکشنری
مترجم
بپرس
گروکشی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گروکشی. [ گ ِ رَ /رُو ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) رجوع شود به گروکشیدن.
فرهنگ فارسی
عمل گرو کشیدن .
مترادف ها
distraint
(اسم)
گروکشی، توقیف اموال، اکراه و اجبار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها